در فروغ زمان
داکتر حمیدالله مفید داکتر حمیدالله مفید

 

گذری برزندگی وفراورده های ادبی وفرهنگی

کاندیدای اکادمیسین ، داکتر اسدالله حبیب پژوهشگر، ادیب ، شاعر ، داستان نویس وقصه پرداز  بی همتا ی کشور عزیز ما افغانستان

 

نور پر فروغ آفتاب از کمینگاه  کوه شیر دروازه به وادی سر سبز ودل افروز کابل  دامن می گشود .

ضربان قلب هژدهم  ماه میزان سال 1320 خورشیدی که بخا طر بدنیا آمدن کودکی سر شار از توانایی واستعداد درخانه جناب حبیب میتپید ، از دور دست ها شنیده میشد.این کودک به دنیا آمد واو را اسدالله نامیدند.که پسان ها با به نمایش گذاشتن توانایی واستعداد خیره کننده اش به کاندیدای اکادمیسین داکتر اسدالله حبیب نامور شد .

جناب حبیب با خانواده اش کمر سفر بست وبا گذر از راه های دشوار گذر هندوکش به قطغن زمین رحل اقامت افگند . وپسر نورس شان اسدالله را بخاطر فراگیری ادب ودانش به دبیرستان متوسطه شهر میمنه سپردند واو با استعداد و توانایی که داشت  صنف نهم این دبیرستان را در سال 1336 خورشیدی با پیروزی به پایان رسانید.

 خانواده جناب حبیب بار دیگر یاد کابل کردند  و کوله بار زندگی شان را دوباره در این وادی سر سبز زیبا وهنرپرور پهن  نمودند وبردوش پسر شان جناب اسدالله حبیب بار فراگیری دانش  را در دارالمعلمین کابل سپردند  . که او نیز این بار  را با پیروزی در سال 1339 خورشیدی به منزل مقصود رسانید وپس از گذرازامتحان کانکورشامل دانشکدهء ادبیات دانشگاه کابل شد. آنجاست که چشمان پر فروغ ودل پر تپش جناب اسدالله حبیب بسوی خرمنگاه دانش وادب زبان دری ره گشود. وتا که توانست  از این خرمنگاه دانه های گندم معرفت ودا نش را چید وبا دریافت پایان نامه لیسانس در سال 1964 از دانشکدهء ادبیات دانشگاه کابل.فارغ شد .وهمزمان در همان دانشگاه به تدریس پرداخت.

جناب اسدالله حبیب در سال 1345 به منظور افزایش ازمایش ودانش وآشنایی با روزنامه های دانش آموزان در ایالات متحده امریکا برای مدت یکسال عازم اندیانای آنکشور گردید وپس از پایان کار بوطن بازگشت کرد  ودر دانشگاه کابل تدریس را از سر گرفت .

جناب اسدالله حبیب با استفاده از یک بورس دولتی وبخاطر به نمایش گذاشتن کارآیی وتوانایی اش در سال 1347 خورشیدی، جهت شمول در انستیتوت زبانهای شرقی دانشگاه  دولتی مسکو،عازم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آنزمان گردید. اینجاست که زمان زور آزمایی وتوانایی نمایی رسید وجناب اسدالله حبیب مجبور بود ، تا دست وآستین برزند، کمر همت را دو چندان بنددو درمیدان نبرد رودر رو باتلاش شباروزی وتنفس دود شمع وگذر از راه های دشواربه نگارش پایان نامه دکتورا زیر عنوان « بیدل وچهار عنصر » دست زندوبه دریافت سند افتخاری دوکتورا نایل آید .

جناب داکتر اسدالله حبیب پس ازپایان نامه دکتورا دوباره بوطن بازگشت اینبار با نام پر افتخار داکتر ادبیات .

پس از باگشت دوباره بوطن، در کرسی پر افتخار استادی  نشست وتا که توانست چشمان شاگردانش را با نور پر فروغ دانش ادب وفرهنگ زبان دری  نورانی ساخت .

افتاب توانایی واستعداد را نمیتوان با دو انگشت پنهان کرد . رهبری آنزمان دانشگاه کابل در29 ماه می سال 1974  با درک  استعداد سر شار داکتر استاد اسدالله حبیب اورا بصفت مدیر عمومی تعلیم وتر بیه دانشگاه کابل گزید که همزمان در کادر تدریسی بحیث استاد نیز ایفای وظیفه میکرد .

در سال 1980 که در کشور به فرهنگ وادب به دیدهء قدر نگریسته می شد. به دانش وکار آیی جناب داکتر اسدالله حبیب نیز توجه معطوف گردید واو را بکرسی رئیس انجمن نویسندگان افغانستان برگزیدند واو در این پست تا سال 1982 قلم به تپش در آورد . در همین زمان است که کار انجمن نویسندگان افغانستان با تحرک جدید وپویش تازه افتاد . چاپ اثار گرانبها ی ادبی ، داستانی ، قصه ، شعر ، پژوهش وتحقیق در کشور عزیز ما افغانستان چنان برازنده وچشمگیر است که تاریخ ادبیات کشور ما تا اکنون نمونهء آن را ندیده  است .در همین دوران است که اصطلاحات جدید ادبی چون کارمند ، کارشناس ، پژ وهشگر ، ونام های کاملآ جدید وزارت کار وتآمینات اجتماعی ، پرورشگاه وطن وهزار ها واژه های  دیگر در ادارت دولتی به کار  افتادند .

دولت آنزمان که کار پر تپش وکار آیی پر جلایش جناب داکتر اسدالله حبیب را به دیدهء بینا مینگریست اورا درسال 1982 در پست پر افتخار رئیس دانشگاه کابل برگزید .با کار شبانه روزی جناب داکتر اسدالله حبیب در پست رئیس دانشگاه کابل کار های بس ارزنده وبرازنده به انجام رسیده است که نمونه های کوچک آنها در خور نگارش میدانم :

ایجاد انستیتوت مستقل دولتی طب کابل

پایه گذاری دانشگاه مزار به کمک دانشگاه کابل

پایه گذاری دانشگاه هرات به کمک دانشگاه کابل 

گسترش ظرفیت پذیرش دانش آموزان در دانشگاه کابل .

بهبود سیستم درسی دانشکده های دانشگاه کابل .

ارتقای سویهء دانشی شماری از دانشکده ها از لیسانس به ماستری

پایه گذاری دانشکده های شبانه بمنظور افزایش سویهء آموزشی

ارتقای سویه آموزشی داکتری در دانشکدهء ادبیات دانشگاه کابل در دورشته زبان وادبیات پشتوودری

افزایش حقوق ما هانه ومعاش استادان وکارمندان دانشگاه کابل ،وسایر افتخارات.

بادرد ودریغ که چشمان تنگ ودیده های بخیل حریفان ستیزه جو ورقبای تنگ نظرتوانایی دیدن این همه کار کرد های جناب داکتر حبیب را نداشتند ودر سدد توطئه وکناره گیری او برآمدند در همین زمان تنور سیاسی نیز به نفع این حریفان گرم گردید وآنها نیز نان های دون صفتانه خود را درآن پزیدند ، که در نتیحه جناب داکتر اسد الله حبیب از پست ریاست دانشگاه کابل بر کنارگردید و در سال 1988 تا 1991 در پست علمی بحیث عضو اکادمی علوم افغانستان گماشته شدند .

مردم قدر شناس شهر کابل کار های شایسته واجراات برجسته جناب داکتر اسدالله حبیب را همیشه بدیدهء قدر می نگریستند وهمین دید گاه موجب آن شد تا ایشان خود را در پست وکیل پار لمان برگزیند. در نتیجه استاد بحیث نماینده شهر یان کابل در پارلمان افغانستان راه یافتند و تا ترک وطن وپناهنده گي در خارج در همین پست کار میکردند .

استاد داکتر اسدالله حبیب  چه در داخل وچه در خارج از کشور هیچگاهی دست زیر الاشه ننشستند و هر گاهی که لازم بود در کارکنفرانس های گوناگون ادبی ودانشی سهم گرفته اند به گونه نمونه :

در سال 1982 در نشست چهارمین مجمع جهانی نویسندگان در شهر صوفیه سهم گرفتند ، که در همین کنفرانس با نویسنده نامور ترکیه طنز نویس طناز فقید عزیز نسین آشنایی حاصل کردند .

در سال 1977 در سمپوزیوم جهانی سالگرد علامه سید جمال الدین افغانی برگذار شده در کابل سهم چشمگیر وبرازنده داشتند.

در سال 1986 در کار کنگرس روشنفکران وصلح جهانی در وارسا پایتخت کشور پولند سهم درخشان گرفتند .

در سال 1987 به نمایندگی از دانشمندان افغان در کار کنفرانس علمی میراث آسیایی هند در شهر دهلی کشور هندوستان درخشیدند .

جناب کاندید اکادمیسین داکتر اسدالله حبیب از هنگامیکه در کشور آلمان پناه گزین شدند ، با تپش فزاینده  وتلاش فروزنده پرچم پردرخشش فرهنگ ودانش را برافراشته نگهداشته اند که مایه افتخار ومبالات ماست،.به گونه نمونه:

هموندی یا( عضویت ) همایش فرهنگیان ایران ( زبان فارسی دری) در اروپا

سهمگیری در نشست های خانه فرهنگی نیما در برلین وشناسایی اثار واندیشه مولانا عبد القادر بیدل دهلوی.ودر 1999 درنشست شناسایی فرهنگ وکلتور افغانستان در قرن 20 درهمایش دومی آن.

سهم ارزنده وگویا در سمینار فرهنگی ادبیات دری در افغانستان برگذار شده در شهر امسفورت کشور هالند در سال2000.

سهمگیری فعال وبرازنده در کار عرس بیدل که به ابتکار جامعهء افغانان مقیم لندن بتاریخ 20.04.2002  راه اندازی شده بود .

سهمگیری درخشان در کار عرس بیدل که از جانب فرهنگیان افغان در هالند بتاریخ 18.05.2002 راه اندازی شده بود .

رهنمایی وسهمگیری فعالانه در کار عرس بیدل که از جانب شورای زنان افغان در آلمان در نومبر سال 2002 برگذار شده بود.

سهم فعالانه ، رهنمایی وتهیه مواد آموزشی تشریح وتوضیح شعر های بیدل برای استادان وشاگردان دیپارتمنت فارسی دانشکدهء ادبیات دانشگاه وینیز ایتالیا ودوبار مسافرت به همین منظور به دعوت رئیس دانشکده پروفیسور زیپولی به کشور ایتالیا.

سهم ارزنده ودرخشان در عرس مولانا که از جانب همایش فرهنگی افغانان مقیم اتریش در شهر وین  بتاریخ 03.04.03راه اندازی شده بود .

کمک به سمینار آموزش زبان مادری که از جانب بخش آموزش وپرورش شهر مالموی سویدن تدارک شده بود .

سهم فعال ارزنده وپر درخشش در کار کنفرانس جهانی بیدل دهلوی که در کشور ایران در نومبر سال 2006 از جانب دولت جمهوری اسلامی ایران تدارک شده بود .

از اثر کار وپیکار دلیرانه وادیبانه کاندید اکادمیسین داکتر اسدالله حبیب در جریان تلاش های فرهنگی شان با آنکه در برخی موارداز چشم رقیبان بدور نبود به جوایز والقاب زیرین نایل آمده اند :

در سال 1956 جایزه نخست داستانهای کوتاه در میان نویسندگان جوان افغانستان .

در سال 1958 جایزه اول نگارش داستان کوتاه

در سال 1982 جایزه ادبی – تحقیقی پیر روشان .

در سال 1986 لقب علمی کاندیدای اکادمیسین 

در سال 1989 جایزه بیهقی ، جایزه اول اتحادیه نویسندگان افغانستان.

 





کتابهای پژوهشی ادبی و تاريخی :

 

 1_ بيدل _ شاعرزمانه ها ، نشردانشگاه کابل ، 1985

2 _ راه گورکی در زندگی و هنر ، کابل ، 1364  ( 1985 م )

3_ ادبيات دری در نيمه نخستين سده بيستم ، دانشگاه کابل ، 1987 و چاپ دوم ، پشاور ، 1381  (2002 م )

4_ ديدار با سپيده ،  مجموعه مقاله های پژوهشی درباره ادبيات و هنر ، نشربيهقی ، کابل ،

 

 

   

5 _ ويژگيهای داستانی شاهنامه ، نشر بيهقی ، کابل ، 1989

6_ بيدل و چهار عنصر ، نشر وزارت تحصيلات عالی افغانستان ، کابل ، 1989

7_ دوره امانی ، پژوهشی در وضع فرهنگی اجتماعی زمان امير امان الله ،نشر اکادمی علوم افغانستان ، کابل ، 1990 م

8 _ دستورزبان دری ، ويانا ، 2004 ، چاپ دوم ، کابل ، زمستان 1383

9_  واژه نامه شعر بيدل ، هامبورگ ، 2005

 

مقاله ها :

 

1_ تذکره و تذکره نويسان زبان فارسی ، مجله عرفان ، کابل ، 1342 ( 1963م )

2_ بيدل شناسی دراتحاد شوروی ، مجله ادب( نشريه دانشکده ادبيات )  ، کابل ، 1352

 ( 1973م ) که در « سی مقاله درباره بيدل » ، کابل ، 1365 نيز به چاپ رسيد .

3 _ زيست نامه بيدل ازلابلای چهار عنصر ، مجله خراسان ( نشريه اکادمی علوم )  ، 1360 ، چاپ دوباره  در « سی مقاله درباره بيدل » گردآورده پاک فر ، کابل ، 1365

( 1986 م )

4_ جنگنامه سرايی درادبيات دری ، مجله خراسان ،کابل ،  1361 ( 1982م )

5_ درباره نکات و اشارات و حکايات بيدل ، مجله « خلقهای آسياو افريقا » ، مسکو ،              1973  (به زبان روسی )

6_ ادبيات معاصر دری ، سالنامه ، کابل ، 1360 ( 1981 م )

7 _ درباره ادبيات معاصر دری_ نظريات وپيشنهاد ها ، ادب ، کابل ، 1355_56

 ( 1976_77 م)

8_ بيدلی که من می شناسم ،روزنامه  انيس ، 1356 ( 1977م )

9 _ تأثيرافکار سيد جمال الدين افغانی برادبيات معاصر دری ، مجله عرفان ، 1356 (1977م )

10_ واکنشهای عاطفی فردوسی درشاهنامه ، مجله « حجت » ، شماره 5 سال 2 ، 1370

(1991م) ، کابل

11 _ درباره معنای چند بيت ابوالمعانی بيدل ، مجله « حجت » ، شماره 8 ، سال 2 ، 1370

 (1991م ) ، کابل

12 _ تجلی شاعرانه اساطير و روايات تاريخی درقصايد ناصرخسرو ،  مجله « حجت » ، کابل ، 1370 ( 1991 م)

13- مولانا جلال الدين محمد و واژه « خاموش» ، مجله « پديده » ، 

14_ ارمغان بيدل از سفر کوهستان بيرات ( سيری در طور معرفت ) ، نشريه « کلمه » شماره های 3و4 سال يکم ، 1381 ( جون واگست 2002)

15 _ سکته يا دی اتوماتايزيشن درشعربيدل ، مجله پديده ، شماره 7 سال2 ، دسمبر2004 لندن

16 _ شعربيدل ، زبان گفتار و فرهنگ مردم ، وبسايت « فردا » ، سال   2005

و چون پيشگفتاری در کتاب واژه نامه شعر بيدل ، هامبورگ ، 2005

17 _ عبدالقادر بيدل ، درقلمرو تيوری ادبيات و نقد ادبی ، وبسايت« فردا » همان سال .

Il mondo e il suo Creatore di Asadullah Habib                              18 _

I concetti chiave Il canzoniere dell’ alba di Asadullah Habib e Riccardo Zipoli

درکتاب ترجمه پنجاه غزل ميرزا عبدالقادر بيدل به زبان ايتاليايی ، ميلان ، 1997

 

ترجمه ها ازانگليسی  و روسی :

 

1_ مقاله تحقيقی ( شيوه تحقيق و نوشتن مقاله های معياری علمی ) با اشتراک استاد نکهت سعيدی ، مجله « عرفان » ، کابل ، 1347_48 ( 1968_ 69 م )

2_ مقدمه بر داستان کوتاه ، ( بااشتراک استاد نکهت سعيدی ) ، مجله « ادب » ، کابل ، 1347_48 ( 1968_69 م )

3 _ انواع نگارش ، مجله « عرفان » ، کابل ، 1360 ( 1981م)

ترجمه ها ازروسی :

1_ تاريخ احمد شاهی و مولف آن ، نوشته سيد مرادوف ، مجله « آريانا » ،  کابل ، 1353 _54 ( 1974_ 75 م )

2_ تاريخ مسعودی و مولف آن ، مجله « آريانا » ، کابل ، 1354_55 ( 1975_76 م )

3_ ليوتولستوی آيينه انقلاب روس ، کابل 1362 (1983م)

 

رمانهای کوتاه و مجموعه های داستان کوتاه :

 

1_ سپيداندام (  رمان کوتاه ) ،  کابل ، 1344 ( 1965م )

2_ سه مزدور ، گزيده 10  داستان کوتاه ، کابل ، 1967 و چاپ دوم ، کابل 1988

                                            3_ داسها و دستها (  رمان کوتاه ) ، بيهقی ، کابل ، 1984

4_آخرين آرزو ، گزيده   13  داستان کوتاه ويک نمايشنامه و يک فلم نامه ، انجمن نويسندگان افغانستان ، کابل ،1364 (  1986م   )

5_ نظرگل ( داستان ميانه يا رمان کوتاه ) ، کابل ، 1987

 

نمايشنامه ها :

 

1_ شب و شلاق ، درسال1979  با دايرکت  حميد جليا  برسن کابل تياتر به نمايش گذاشته شد .

2_ خشم خلق  ، درسال1358( 1980)   با دايرکت حميد جليا برسن کابل تياتر نمايش داده شد . و درهمان سال درمجله «  ژوندون »  انتشاريافت و سپس در مجموعه داستانهای «  آخرين آرزو » به چاپ رسيد .

 

دفترهای شعری :

 

1_ خط سرخ ، کابل 1362 (1984 م )

2_ وداع با تاريکی ، کابل 1364 (1987)

3_ آتش درنارنجزار  ، کولن ، 2001

 

جوايز و القاب علمی و عضويت درمجامع علمی

 

1_ 1956جايزهاول داستان کوتاه نويسی ، برگزارشده از جانب روزنامه انيس ، بانگارش داستان کوتاه آفتاب گرفتگی .

2_ 1982 جايزه اول داستان کوتاه نويسی درکشور .

3_ 1986 جايزه « پيرروشان » برای بهترين کتاب پژوهشی سال .

4_ 1986 دريافت لقب کانديدای اکادميسين اکادمی علوم افغانستان .

5_ 1989 جايزه « بيهقی » برای خدمت چند بعدی به فرهنگ : تدريس ادبيات ، پژوهشهای ادبی ، ترجمه ازانگليسی و روسی ، داستان نويسی و سرايش شعر .

6_ 1997 شمول  به عضويت  مجمع ايرانشناسان اروپا .

 

ترجمة آثار به زبانهای ديگر

 

1_ آيدن _ مجموعه داستانهای کوتاه ، بزبان روسی ، مسکو 1972

2_ آيدن _ ترجمه اوزبيکی ، نشرات غفورغلام ، تاشکند ، 1982

3_ پايان غم بزرگ _ مجموعه داستانهای کوتاه و دودرامه ( خشم خلق و شب و شلاق ) به روسی ، مسکو 1986

4_ وداع با تاريکی _ مجموعه شعرها به زبان بلغارِيايی ، صوفيه ، 1986

5_ دو داستان در کتاب افغانستان ، سلسله « داستان سرايان معاصرجهان »  به زبان آلمانی ، توبينگن ، بازل 1979

Afghanistan , Moderne Erzäler der Welt , Tübingen, Basel,1979

 

مآخذ درباره زندگی و آثاردکتر حبيب  درنشريات جهان

 

1_ برگزيده شعرمعاصرافغانستان ، به انتخاب محمد سرورمولايی ، تهران ، رز،1350 هجری خورشيدی .

2_ جورج گراسمک ، افغانستان با يک پژوهش  تازه ، نشردانشگاه اناربر ، ايالات متحده امريکا ، 1969 Grassmuck ,  George, et al. (eds) , Afghanistan: Some New Approaches , Ann Arbor :  The University Press 1969, Pp  93 – 94

 

3_ نثرافغانی به زبان روسی ، سوخاپاروف ، مجله اخبار ، شماره 15 ، 1975

4_ نثرجوان و جديد افغانستان ، پروفيسرارژی بچکا، افغانستان ژورنال، 3 ، پراگ 1978 (انگليسی)

5_اسدالله حبيب _ اديب افغانستان ، صاحب تبروف _ کانديدای اکادميسين اکادمی علوم تاجيکستان ، روزنامه معارف و مدنيت ، 13 دسامبر ، 1980

6_ لودويک ادامک ، فرهنگ زيستنامه يی افغانستان معاصر ، آستريا ، 1987 (انگليسی)

A biografical Dictionary of Contemporary Afghanistan , Ludwig W. Adamec, Ph.D Graz- Austria , 1987, p64

7_ ادبيات فارسی و سه شاخه آن ، خدای نظر عصازاده ، دوشنبه ، 1992

 8_ پيدايش ژانرهای داستانی بزرگ ، خداي نظرعصازاده ، دوشنبه ، 1993 (بزبان روسی)

9 _ ادبيات معاصردری افغانستان ، دکترشريف حسين قاسمی ، دهلی ، 1994

10- در جهان کی کيست.                    Who’s Who in the World , a companion volume to who’s who  in America  9th ( 1989 -1990 )  and 10th ( 1991 – 1992) editions .

 

 

11_دانشنامه ادب فارسی ، جلد سوم ، ادب فارسی درافغانستان ، به سرپرستی حسن انوشه ، تهران ،1378

این بودشمه یی از کارکرد های فرهنگی وادبی  کاندید اکادمیسین داکتر اسدالله حبیب  که من از میان   اثاراش ومصاحبه های که با جناب شان انجام داده ام نگاشتم ولی آنچه را که قابل تذکر میدانم اینست  که در بارهء شخصیت فرهنگی ایشان در نشرات گوناگون نگاشته اند ولی در باره شخصیت اجتماعی ایشان تا حال کسی یاددهانی نکرده است . آنچه که من از سالیان نزدیک به سی سال از دوران شاگردی در دانشگاه کابل ، هنگامیکه در اداره امور شورای وزیران با ایشان در تماس بودم  ، در زمانیکه بحیث استاد ورهنمایم در نگارش پایان نامه دکتورا رهنمایی ام کرده اند . واز زمانیکه در تهیه وتدارک مجله کلمه زیر نظر شان از نزدیک با ایشان در تماس هستم قابل تذکر میدانم . جناب کاندید اکادمیسین داکتر اسدالله حبیب ادم زنده دل و پر تلاشی هستند . من شاهدآنم که در ظرف نزدیک به پنج ماه کتاب قطور واژه نامه شعر بیدل رادر آسمان فرهنگ وادب زبان دری به درخشش نشاندند . در ظرف کمتر از چهار ماه کتاب دستور زبان دری را در باغستان پهناور زبان وادبیات دری به میوه رسانیدند  . پشت کار نیروی فزاینده ، دلگرمی به ز ندگی از ویژگی های روانی داکتر صاحب حبیب است. هنگامیکه در باره مسآله یی ازا یشان معلومات بخواهید با جبین گشوده وبا دل پر ازمهر ومحبت  آنرا چنان تشریح میکنند که آدم از ارایه آن انگشت حیرت بدندان می گزد . در کلام شان صفا ودر گفتارشان ایجاز میدرخشد . خنده وموسیقی را می ستایند . برای شان فرق نمیکند که کسی را میشناسد یا خیر چنان وانمود میکنند ، که گویا دوست چندین ساله شان هستند ، گاهگاهی که از ایشان میپرسیدم که استاد این اقا را شناختید که اینقدر گرم با ایشان برخورد کردید ؟ میگفتند :(( که برادر او خومره شناخت بگذار که مه هم نشان بتم که میشناسمش .)) به خنده وفکاهی دلچسپی ویژه ، ودر این بخش ید طولای هم دارند . در زندگی خانوادگی شوهر صادق وپاک وپدر مهربان و صمیمی هستند. بار ها از مریم جان  یگانه دختر داکتر صاحب پرسیده ام که داکتر صاحب را دوست داری ؟ میگوید پدر من فرشته هست مانند اش در دنیا وجود ندارد . خانمش ثریا جان به این باور است که داکتر صاحب  مرد ستیزنده وافرینشگر جهنده هست با ایشان در  کار های خانه نیز سهم برازنده می گیرد . باور آدم نمیشود که استاد به این توانایی چنان  بسادگی زندگی کند . خانمش بارها بوجود داکتر صاحب افتخار میکند . آنچه که  به مزاج داکتر صاحب  جور نمی آید رفتن نزد داکتر است در این بخش آدم به گفته خودش : « آدم تنبلی هستم » با وصف اینکه درد نا جوان زانو دردی او را رنج میدهد با آنهم کمتر نزد داکتر میرود .با مخالفان ومعاندان همیشه از در گذشت پیش آمد میکند .

این بود یک بخش کوچکی از دریایی بیکران زندگی جناب کاندید اکا دمیسین داکتر اسدالله حبیب که من آنرا برداشته ام وآنرا در گیلاس توانایی خود پیشکش کردم . من امید وارم که در آینده ها پژوهشگران وژورنالیستان ورزیده وتوانگری بخش های گوناگون زندگی استاد گرانمایه داکتر صاحب حبیب را به پژوهش بگیرند و زندگی نامه بهتر وبهتر تری از ایشان بتصویر بکشند.  

من در حالیکه به برپا دارندگان این محفل تهنیت میفرستم به جناب کاندیدای اکادمیسین داکتر صاحب حبیب نیز طول عمر ، قلم شگفت آفرین و کار ها ی پر فروغتری ارزو میدارم . با احترام

 

                                                                           داکتر حمیدالله مفید

                                                                        مدیر مسئوول مجله کلمه

 

 

 

 


May 20th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان